وقتی صحبت از غذای ایرانی میشود، نمیتوان از نقش پررنگ برنج در سفرههایمان چشمپوشی کرد. عطر برنجی که توی خونه میپیچد، انگار همه رو دور هم جمع میکنه و یه حس نوستالژی قشنگ به آدم میده. حالا تصور کن این برنج، یه برنج اصیل ایرانی باشه که نه تنها طعمش فوقالعادهست، بلکه عطرش هم تا مدتها توی ذهنت میمونه. این دقیقاً همون چیزیه که وقتی یه بشقاب برنج ایرانی جلوت میذارن، تجربه میکنی. نه مثل برنج پاکستانی که گاهی فقط حجمش به چشم میاد، نه مثل برنج هندی که شاید برای بعضی غذاها خوب باشه اما اون اصالت ایرانی رو نداره. اینجا حرف از یه محصول خاصه، محصولی که با خاک و آب این سرزمین جون گرفته.
من خودم هر وقت میخوام یه مهمونی درست و حسابی راه بندازم، دنبال برنجی میرم که هم کیفیتش تضمین شده باشه، هم طعمش همه رو راضی کنه. یادم میاد یه بار از یه مغازه محلی برنج هاشمی گرفتم، وقتی پختمش، همه انگشت به دهن موندن که این چه عطر و طعمیه! انگار هر دونهش یه داستان داره، داستانی از شالیزارهای شمال، از زحمت کشاورزهایی که با عشق این محصول رو به دست ما میرسونن.
چرا برنج ایرانی یه چیز دیگهست؟
شاید برات سوال باشه که چرا باید سراغ برنج ایرانی بریم وقتی گزینههای دیگه مثل برنج فجر یا حتی برنج کام فیروزی هم توی بازار هست؟ جوابش سادهست، اما یه کم توضیح میخواد. برنج ایرانی، به خصوص اونایی که توی مناطق شمالی مثل گیلان و مازندران کشت میشن، یه بافت و عطر خاص دارن که توی هیچ نوع دیگهای پیدا نمیشه. مثلاً برنج صدری رو در نظر بگیر، دونههاش بلند و کشیدهست، موقع پخت یه جوری وا میره که انگار داری یه غذای اعیونی میخوری. یا مثلاً برنج طارمی که به نرمی و لطافتش معروفه، اینقدر خوشپخت میشه که حتی اگه آشپز حرفهای نباشی، بازم نتیجهش عالیه.
حالا یه مقایسه کوچیک با برنج رمضانی بکنیم که توی بعضی شهرها طرفدار داره. این برنج شاید برای غذاهای خاص مثل آش یا شلهزرد خوب باشه، ولی وقتی پای پلو و چلو به میون میاد، نمیتونه با برنج اصیل ایرانی رقابت کنه. یا مثلاً برنج عنبربو که توی جنوب کشور کشت میشه و عطر تند و تیزش برای بعضیها جذابه، اما خیلیها میگن که این عطر گاهی توی ذوق میزنه و برای هر غذایی مناسب نیست.
عطر و طعم، راز موفقیت برنج ایرانی

بیا یه لحظه چشاتو ببند و تصور کن داری یه قاشق از پلو زعفرونی با تهدیگ سیبزمینی میخوری. اون عطر برنج که با زعفرون قاطی شده، یه لحظه میبرتت به یه دنیای دیگه. این چیزیه که توی برنج ایرانی پیدا میکنی، چیزی که نه توی برنج هندی هست، نه توی برنج پاکستانی. من خودم بارها امتحان کردم، یه بار به جای برنج ایرانی از یه نوع خارجی استفاده کردم، نتیجهش اصلاً اون چیزی نبود که انتظارشو داشتم. دونهها به هم چسبیده بودن و عطرشون انگار مصنوعی بود.
برنج ایرانی، مثل برنج هاشمی یا برنج فجر، یه جورایی امضاء غذای ایرانیه. وقتی مهمون خارجی داری و میخوای فرهنگ غذاییتو بهش نشون بدی، هیچچیز بهتر از یه بشقاب پلو با خورش قورمهسبزی نیست که با برنج اصیل درست شده باشه. این برنجها نه تنها توی پخت عالی عمل میکنن، بلکه یه حس غرور هم بهت میدن، چون داری از محصولی حمایت میکنی که دسترنج هموطناته.
تنوع برنج ایرانی، برای هر سلیقهای
یکی از چیزایی که برنج ایرانی رو خاص میکنه، تنوعشه. هر منطقه یه نوع برنج داره که ویژگیهای خودشو داره. مثلاً برنج صدری که گفتم، بیشتر توی گیلان پیدا میشه و برای کسایی که دنبال دونههای بلند و خوشفرم هستن، عالیه. یا برنج طارمی که بافت نرمش باعث میشه برای غذاهای روزمره خیلی پرطرفدار باشه. از اون طرف، برنج کام فیروزی هم هست که یه جورایی کمتر شناختهشدهست، ولی کسایی که امتحانش کردن، میگن طعمش حرف نداره.
حالا اگه بخوام از تجربه خودم بگم، یه بار برای یه جمع خانوادگی برنج عنبربو گرفتم. عطرش توی خونه پیچید و همه گفتن این چه برنجیه که اینقدر بوش متفاوته؟ ولی خب، چون عطرش خیلی قویه، برای بعضی غذاها مثل پلو با مرغ به نظرم زیادی بود. ترجیحم هنوز همون برنج هاشمیست، چون تعادل عطر و طعمش بینظیره.
چطور برنج خوب انتخاب کنیم؟
انتخاب برنج خوب، یه جور هنره که با تجربه به دست میاد. من خودم همیشه به چند تا نکته دقت میکنم. اول اینکه دونهها باید یکدست باشن، نه اینکه یه سری شکسته و یه سری سالم باشن. دوم اینکه عطرشون رو تست میکنم، یه مشت برنج رو توی دستم میریزم و بو میکنم، اگه عطر ملایمی داشته باشه، یعنی تازهست. سوم هم اینکه از جای مطمئن میخرم، چون گاهی برنجهای خارجی مثل برنج هندی رو با ایرانی قاطی میکنن و به اسم برنج اصیل میفروشن.
یه بار یادم میاد دنبال برنج رمضانی بودم برای یه نذری، فروشنده گفت این برنج برای پخت توی حجم بالا خوبه، ولی وقتی پختمش، دیدم دونههاش اونقدر که باید وا نمیرن. از اون موقع دیگه ترجیح میدم برای هر کاری سراغ برنجهای شمالی مثل برنج فجر یا برنج طارمی برم که هم توی پخت جواب میدن، هم طعمشون همهپسنده.
برنج ایرانی، بخشی از هویت ما
شاید به نظرت بیاد که برنج فقط یه غذاست، ولی برای ما ایرانیها خیلی بیشتر از این حرفهاست. از عروسیها و مهمونیها گرفته تا سفرههای ساده روزانه، برنج همیشه هست. وقتی برنج هاشمی یا برنج صدری رو میپزی و میذاری جلوی خانوادهت، انگار داری یه تکه از فرهنگ و تاریخ این سرزمین رو باهاشون شریک میشی. این حس رو نمیشه توی برنج پاکستانی یا برنج کام فیروزی پیدا کرد، چون اونا هر چقدر هم که خوب باشن، اون ریشه و اصالت رو ندارن.
من خودم همیشه به دوستام که میخوان برنج بخرن، میگم یه بار برنج ایرانی رو امتحان کنین، دیگه نمیتونین ازش دل بکنین. عطر و طعمش یه جوریه که انگار هر لقمهش یه خاطره میسازه. اصلاً یه حس نوستالژی داره که آدم رو میبره به روزای خوب قدیم. به نظرم برنج ایرانی یه جورایی مثل یه میراث خوشمزهست که باید قدرش رو دونست. کافیه یه بار با یه کته ساده امتحانش کنی، اون وقت میفهمی چی میگم. حالا تو بگو، تو سفرهت کدوم برنج رو بیشتر دوست داری؟